تیم چیست؟ اولین چیزی که با شنیدن کلمه «تیم» به ذهن بسیاری میرسد یک تیم ورزشی همچون تیم فوتبال است. در یک تیم فوتبال افراد وظایف مشخصی دارند ولی در طول زمان بازی و در محدوده کل زمین به اختیار خود عمل میکنند. شیوه دویدن و حرکات بازیکنان تماما دیکته شده و از پیش تعیین شده نیست و هر بازیکن سبک، مهارت و اختیار تمام برای حرکت در زمین دارد. بااینحال هر بازیکن فوتبال میداند که با ۱۰ نفر دیگر به عنوان یک تیم به دنبال یک هدف هستند: بردن بازی با بهترین نتیجه. کار انفرادی برای طولانی مدت موفقیتآمیز نخواهد بود، این جمله اهمیت کار تیمی در سازمان را نشان میدهد. کافی است نگاهی به میزان موفقیت سازمانها و تعداد افراد شاغل در آن بیندازیم. شرکت بزرگ میتسوبیشی که در صنایع مختلف از بانکداری گرفته تا ساخت زیردریایی، هواپیما و اتومبیل مشغول به کار است دارای بیش از ۸۰ هزار کارمند بوده که در سطوح مختلف و تحت عنوانهای کاری متفاوت در حال فعالیت هستند. در مقیاسی کوچکتر شرکتها و کسبوکارهای موفق ایرانی و غیر ایرانی از ۱۰ تا چند صد فرد را به کار گماشتهاند. این تیمها هستند که موفقیتهای بزرگ را به دست میآورند و اگر شخصی میخواهد در زندگی به موفقیت برسد لازم است که این موفقیت را در قالب یک تیم دنبال کند. هیچ شرکت موفق و صاحب نامی دارای کارمندان انگشت شمار نیست. آیا تا به حال شنیدهاید که برند و کسبوکاری مشهور، فقط توسط چندین نفر و بدون کار تیمی اداره شود؟ در ادامه همراه باشید تا درباره اهمیت کار تیمی در سازمانها و اصول تیم سازی بیشتر به شما بگوییم.
کار تیمی چیست؟
کار تیمی عبارت است از کاری که از ترکیب کار چند نفر حاصل شده باشد. به خصوص اگر آن کار منجر به کار بزرگتر و با ارزشی شود که از عهده یک نفر خارج است. در لغت نامه مِری ام- وبستر در تعریف کار تیمی گفته شده: «کار تیمی کاری است که توسط اشخاص متعدد انجام میشود که هر کدام بخشی از آن کار را انجام میدهند، اما کار اشخاص زیرمجموعه برای کارایی کل کار، مهم و ضروری باشد». داشتن تعریف مشخص از کار تیمی میتواند به گروه کمک کند تا به نحوه موثرتری با یکدیگر به کار تیمی بپردازند.
برای تعریف کار تیمی، اینکه بگوییم چه کاری، کار تیمی نیست هم میتواند کمک کند. در تعریف متفاوت از «کار تیمی»، کاری که در یک کمیته یا جمعِ کاری انجام میشود نیز ممکن است نشانههایی از کار تیمی داشته باشد. در این حالت «کار در تیم» کار غیرمتناوبی است که به مدت کوتاهی برای هدفی یکسان انجام میشود. کار تیمی زمانی انجام میشود که مهارت و نقطه قوت اعضای تیم ترکیب میشود تا به هدف سازمان و اعضای آن تحقق بخشد. اما کار در تیم به این معنی است که مهارتهای اشخاص برای یک هدف مشترک در کنار یکدیگر چیده شود و لزوما به توسعه فردی و کار تیمی منجر نمیشود. ما زمانی میتوانیم به معنی واقعی کار تیمی پی ببریم که تفاوت آن با کار در یک تیم را متوجه شویم. گاه ما یک تیم داریم و از کار تیمی خبری نیست و این زمانی اتفاق میافتد که کار تیمی برای اعضا درست تعریف نشده باشد. ما فقط با داشتن یک گروه از کسانی که کار تیمی انجام میدهند میتوانیم یک تیم داشته باشیم؛ حتی اگر آنها خود را تیم خطاب نکنند. اهمیت کار تیمی در یک سازمان زمانی قابل لمس میشود که آن سازمان به نحو دقیقتری کار تیمی را تعریف کند و تفاوتهای نسبی آن با کار انفرادی در تیم را بداند.
اصول تیم سازی و ویژگیهای کار تیمی
ساختن یک تیم موفق چیزی بیشتر از جمع کردن مجموعهای از افراد با مهارت بالا است. تیم باید کارایی بالایی داشته باشد و بتواند ارتباط برقرار کند، مشارکت کند و در فضایی بر اساس اعتماد و احترام به نوآوری دست بزند. در ادامه به چند مورد کلیدی را که به این موضوع کمک میکند بیان خواهیم کرد تا اهمیت کار تیمی در سازمانها بیشتر نمایان شود.
-
استخدام کافی نیست
اگر از تعداد مناسبی از افراد رده بالای شرکتها در مورد نحوه استخدام آنها بپرسید، تعدادی از آنها خواهند گفت: «بهترین اشخاص را استخدام میکنم و از سر راه آنها کنار میروم». جملهی خوبی است و در نظر اول بسیار منطقی به نظر میرسد. استخدام افراد مناسب، مهمترین بخش از ساخت یک تیم قوی است و واگذاری خودمختاری به آنها یک مشوق عالی برای آنها به حساب میآید. اما مدیریت کردن یک تیم به همین سادگی نیست. رهبران باید توجه بیشتری به کارتهای در دست خود داشته باشند، و اطمینان حاصل کنند که تیم با یکدیگر به خوبی کار میکنند و روی اولویتها متمرکز باقی میمانند.
-
یک نقشه راه واضح ترسیم کنید
رهبران تیم یک جواب به اعضای تیم بدهکار هستند و باید به همان سوالی که فرزندان یک خانواده از پدر و مادر خود، قبل از حرکت به یک مقصد میپرسند، پاسخ دهند: «کجا میرویم و با چه روشی میرویم؟». به عبارت دیگر، هدف چیست و چطور پیشرفت به سمت آن را میسنجیم؟
این موضوع ممکن است ساده به نظر برسد ولی مشکل زمانی ایجاد میشود که رهبر تیم پنج تا هفت یا شاید ۱۱ اولویت در نظر میگیرد. ولی حقیقت این است: «اگر بیشتر از سه اولویت دارید، در اصل هیچ اولویتی ندارید.» این اولویتها باید به دقت مسیر پرتاب یک موشک فضاپیمای مریخی تعیین شوند، به این دلیل که کوچکترین اشتباه در محاسبه، تیم را از مسیر خارج میکند.
-
یک روش امتیازدهی داشته باشید
داشتن یک هدف و داشتن روشی که امتیاز و میزان پیشرفت را نشان دهد باعث میشود اعضا بیشتر احساس بودن در تیم را داشته باشند. برای مثال یک تیم فوتبال را در نظر بگیرید که اعضای آن ناخودآگاه به هدف و نتیجه مسابقه میاندیشند و بیشتر از هر سازمان یا تیمی خود را یک تیم فرض میکنند.
اندازهگیریها بیشتر از هر چیز دیگر تعداد زیادی از افراد را با یکدیگر هماهنگ میکند. چه بخواهد ۱۲ نفر باشد، چه هزاران نفر. در این صورت خواهد بود که اشخاص حتی اگر به خود واگذار شوند، تصمیماتی میگیرند که در راستای هدف سازمان است. درست مثل یک تیم فوتبال که بازیکنان دست به کار انفرادی میزنند ولی در عمل در حال رساندن تیم به هدف هستند که همان به ثمر رساندن گل و کسب امتیاز است.
-
هدف را بارها یادآوری کنید
از زمانی که هدف سادهای تعیین شد. رهبران تیم باید مدام این هدف را یادآوری کنند. حتی اگر تکراری به نظر برسد. اشخاص به طور معمول باید چیزی را چندین بار بشنوند تا بتوانند به طور کامل آنرا به یاد آورند.
«چیزی را هفت بار بگویید و آنها هنوز نشنیدهاند. تا زمانی که شروع میکنند به جوک ساختن در مورد اینکه چقدر یک حرف را تکرار میکنید، آنها حرف را در درون خود نهادینه نکردهاند.» – مارک سنهدلا، رییس اجرایی
-
قوانین مسیر
شما به تعدادی ارزش، الگو رفتاری و چارچوب فرهنگی نیاز دارید تا هر کسی بداند که چطور کار کند.
«من فکر میکنم خیلی ساده است که در بسیاری از شرکتها افراد به یکباره تردید کنند و بدبینی آنها تبدیل به سیاست و به یک سرطان تبدیل میشود که حتی ممکن است شرکتهای بزرگ را از پای درآورد.» – کتی ساویت، مدیر عامل شرکت
خانوادهها برای خود ارزشهایی دارند، حتی اگر به طور مستقیم در مورد آن صحبت نکنند. عادتهای خاصی تشویق یا تقبیح میشوند و اینکه هر عضو خانواده به چه صورت زمان و کارهای خود را پیش ببرد. تیمها هم چنان متفاوت از خانواده نیستند. چندین نفر را به عنوان یک تیم در کنار هم قرار دهید و آنگاه خواهید دید که فرهنگ کاری خاصی بین خودشان ایجاد میکنند و این فرهنگ به همان منحصر به فردی افراد گروه است.
به عنوان رهبر تیم شما میتوانید یک سیاست آزاد اتخاذ کنید و امیدوار باشید تیم در طول زمان با یکدیگر مشارکت خوب پیدا کنند، ولی بهتر است یک راهنمای مشترک برای کار کردن افراد با یکدیگر معین کنید. روش سریعی برای توسعه ارزشهای فرهنگی یک تیم وجود ندارد و بنیانگذار یک سازمان میتواند ارزشها را به کارکنان انتقال دهد. در سایر موارد مدیر اجرایی این کار را به کارکنان واگذار میکند.
در این مورد از دو تله دوری کنید:
۱. لیست ارزش ها را طولانی نکنید.
۲. در مورد ارزشهای مسیر کلی گویی نکنید و جزیی باشید.
بیشتر بخوانید: رویداد آشنایی با سبک های شغلی؛ کارآفرینی، کارمندی و فریلسنری
فواید و اهمیت کار تیمی در سازمانها
کار انفرادی که توسط یک شخص و با پیگیری و پشتکار انجام میشود قابل تحسین است، اما در کار تیمی مزایایی دارد که کار انفرادی ندارد:
-
کسب تجربه و یادگیری و افزایش خلاقیت
وقتی به عنوان یک شخص و با وظایف مشخص در یک تیم قرار میگیرید، میتوانید به همان محدوده وظایف محول شده خود اکتفا کنید. ولی معمولا در یک محیط کار ادامه دادن این کار بدون دریافت و فرستادن بازخورد از کار خودتان غیرممکن خواهد بود. اینجا است که شما با استفاده از محیط بزرگتر کاری که ناشی شده از تعدد آدمها در محیط کار تیمی است، میتوانید چیزهایی یاد بگیرید. کار قبلی خود را به شیوههای سریعتر و خلاقانهتر انجام دهید و احتمالا راههای فنی و سخت افزاری یا نرم افزاری جدیدی برای انجام کار خود پیدا کنید. در حالی که پیش از این در محیط کار انفرادی هیچ شانسی برای یافتن آنها نداشتید. مخصوصا که اگر عادت ندارید برای شیوه انجام کار خود به صورت دیگر جستوجو کنید یا چیزهای جدید از منابع مختلف یاد بگیرید. محیط کار تیمی در حقیقت بعد از دانشگاه و یادگیری یک مدرسه برای یاد گرفتن مهارتهای جدید است.
-
رشد شخصی و کاری
اهمیت کار تیمی در سازمانها فقط با موفقیت آن سازمان اثبات نمیشود. در محیط یک تیم، کار شخصی و انفرادی اهمیت خود را از دست میدهد و رنگ میبازد. ولی این به این معنی نیست که شما نمیتوانید از محیط تیم برای گسترش توانایی خود و رشد استفاده کنید. در کنار انجام وظایف محول شده به خودتان میتوانید تواناییهای قبلی خود را با کمک هم تیمی خود گسترش دهید. ضمنا دستاوردهای مرتبط با یک تیم میتواند برای شما هم یک دستاورد کاری و تجربه به حساب بیاید.
-
ریسک پذیری
در حالت عادی اگر فردی به صورت انفرادی برای کاری در نظر گرفته شود. آن شخص ترجیح میدهد محدوده انجام آن کار را کوچک کند تا متناسب با توانایی خود موفق به تکمیل کار و ارایه آن شود. در صورتی که کار تیمی این امکان را میدهد که کارهای بزرگتری که در مواقع عادی شخصی به تنهایی قادر به انجام آن نیست یا از دایره توانایی او خارج هست توسط تیم انجام شود.
-
یافتن انگیزه برای کار
انجام کار به صورت گروهی میتواند منجر به تحریک انگیزه شما برای انجام کار شود، زمانی که شما در یک تیم برای هدفی شروع به کار میکنید احتمال بیشتری وجود دارد که کار را تمام کنید تا زمانی که خودتان به تنهایی کاری رو شروع میکنید و تنها به خودتان پاسخگو هستید.
-
تکمیل هدف
کار کردن به صورت یک تیم به شخص اجازه میدهد که از دایره توانایی خود پا را فراتر بگذارد و به کل تیم اجازه میدهد دستاوردی بزرگتر از دستاوردهای شخصی داشته باشد و اهدافی را تکمیل کنید که به تنهایی قادر به تکمیل آن نیستید.
کلام آخر
در این مطلب به تعریف مشخص از کار تیمی و تفاوت نسبی آن با کار در یک تیم پرداختیم. آگاه شدیم که کار تیمی منجر به موفقیت مداوم و مستمر میشود و اهمیت کار تیمی در سازمانها و یک تیم را بیان کردیم. قرار گرفتن در یک تیم برای انجام کار تیمی مهارتهای شما رو گسترش میدهد. و فرصتی برای شما فراهم میکند تا با تلاش بیشتر و انجام ریسکهای حساب شده به پیشرفت شغلی و مالی خود کمک کنید و موقعیتهای شغلی بالاتری به دست بیاورید.
برای ما از تجربه خود بنویسید و تعریف کنید که چه پیروزیها و شکستهایی از کار تیمی به دست آوردید؟